loading...
راه خدا
دانشجو بازدید : 17 شنبه 09 آذر 1392 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم

هرساله خبرهای متعددی می شنویم که وهابیون در مدینه منورة و مکه ، سر راه شیعیان و مذاهب دیگر سبز می شوند و شروع به شبهه افکنی و مشرک خواندن شیعیان و دیگر مذاهب می کنند. زیارت اهل قبور و ائمه معصومین علیهم السلام یکی از مواردی ست که وهابیون سخت به آن پرداخته و زیارت کنندگان را مشرک و کافر می خوانند در حالی که در کتب معتبر اهل تسنن روایات و احادیث فراوانی در خصوص زیارت اهل قبور و اولیاء خدا یافت می شود.

آنها حتی به روایات مسلم عایشه، ام المومنین و سخنان علمای بزرگ اهل سنت توجهی ندارند و تنها به افکار خود که اکثراً بوی اختلاف افکنی و ایجاد جنگ و نزاع بین مسلمانان می دهد ، می پردازند؛ و جالب اینکه اکثر فتاوای آنها با نقشه ها و توطئه های استکبار جهانی و صهیونیست همخوانی داشته و دارد!!!

پیامبر اکرم صل الله علیه و آله در مورد کسانی که زیارت قبور ائمه اهل بیت را نفی می کنند فرموده:  

فرومایگانی از مردم، به زیارت قبور شما ائمه، ایراد می گیرند، آنها بدترین افراد امت من هستند که شفاعت من به آنها نمی رسد و به حوض من وارد نمی شوند. (تهذیب الاحکام، جلد 6 ص 22 حدیث 50)

در کتاب صحیح مسلم، جلد 2حدیث 2145 ، کتاب الجنائز، باب مایقابل عند دخول القبور ؛ از عایشه همسر رسول خدا صل الله علیه و اله روایت شده که فرمود:

جبرئیل به من گفت، پروردگار تو امر می کند که به قبرستان برو و برای آنها طلب مغفرت کن.  می گوید: عرض کردم، چگونه باشد؟ فرمود، بگو: السلام علی اهل الدیار من المومنین و  المسلمین و یرحم الله المستقدمین منا و المستأخرین و انا ان ساء الله بکم لاحقون: سلام بر اهل این خانه های مومنین و مسلمین و خداوند رحمت کند رفتگان پیشین ما و آنهایی را که بعداً می آیند و بی تردید ما هم به خواست خدا به شما ملحق خواهیم شد. 

با توجه به این احادیث که در کتب اهل سنت می باشد باید از وهابیت و وهابیون پرسید به چه جرأت و سندی شما ایجاد شبهه کرده و بین مذاهب اسلامی اعم از شیعه و سنی تفرقه و جنگ و جدال برقرار می کنید؟!!

خود قضاوت کنید...

برگرفته از وبلاگ : کتب اهل سنت و حقیقت

دانشجو بازدید : 13 چهارشنبه 06 آذر 1392 نظرات (1)

بسم الله الرحمن الرحیم

صاحب بخاری می گوید در بصره در خانه میزبان، یک کاسه چوبی دیدم که از مدینه آورده بودند که پیامبر صل الله علیه و اله در آن آب میخورده است، من هم در آن کاسه به عنوان تبرک آب خوردم.(حق با کیست ج 2 ص 48 به نقل از صحیح بخاری، کتاب الاشربه، باب التبرک بکأس النبی، ج 10 ص 103)

وهابی ها این قبیل احادیث و روایات را از بین برده و حذف کرده اند تا به مقاصد خود رسیده و هرچه بیشتر بتوانند بین شیعه و اهل سنت تفرقه و جدائی بیاندازند که نتیجه آن نیز مشخص هست و آن سود بردن استکبار جهانی و صهیونیست از این تفرقه می باشد.  براستی اینچنین احادیثی که بوضوح موضوع تبرک جستن و موارد دیگر را روشن می سازد و در کتب معتبر اهل سنت ، فراوان یافت می شود ؛ چرا برای وهابی ها ارزشی ندارد و آنها را حذف می کنند؟!!

شیعه و اهل سنت همیشه با هم و با خوشی زندگی کردند و می کنند که این موجب خشم وهابیت و اربابانشان می شود.

 

X

دانشجو بازدید : 11 سه شنبه 05 آذر 1392 نظرات (0)

مناشده امیرالمومنین علی علیه السلام در روز شورى

به سال 23- و یا- آغاز سال 24 از هجرت

اخطب خطباء خوارزم- حنفى- در صفحه 217 " مناقب " گوید: خبر داد مرا استاد و پیشوا- شهاب الدین- افضل حفاظ- ابو النجیب- سعید بن عبد الله بن حسن همدانى معروف به " مروزى " در آنچه که از همدان بمن نوشته، باخبار او از حافظ- ابو على- حسن ابن احمد بن حسین در آنچه اذن و اجازه روایت آنرا باو داده، باخبار از استاد ادیب ابو یعلى- عبد الرزاق بن عمر بن ابراهیم همدانى. بسال 437، باخبار از پیشواى حافظ- طراز المحدثین- ابوبکر احمد بن موسى بن مردویه.

و استاد پیشوا، شهاب الدین. ابو النجیب- سعد بن عبد الله همدانى گفته که: ما را خبر داد باین حدیث عالى پیشواى حافظ- سلیمان بن محمد بن احمد- از یعلى بن سعد رازى. از محمد بن حمید. از زافر بن سلیمان. از حارث بن محمد. از ابى الطفیل- عامر بن واثله که گفت:

من در روز شورى دربان بودم و على علیه السلام در خانه "محل اجتماع و شورى" بود و شنیدم که بانها میفرمود: من بطور موکد بر شما احتجاج و استدلال خواهم نمود به چیزیکه هیچ فرد عربى و غیر عربى از شما نتواند آنرا دگرگون نماید، سپس فرمود: شما افراد، همه شما را سوگند میدهم بخدا، که آیا در میان شما کسى هست که پیش از من بوحدانیت خدا ایمان آورده باشد؟ همگى گفتند: نه، فرمود شما را بخدا سوگند میدهم که در میان شما کسى هست که برادرى چون جعفر طیار داشته باشد که در بهشت با فرشتگان پرواز میکند؟ همگى گفتند: نه بخدا قسم، فرمود شما را بخدا سوگند میدهم آیا در میان شما غیر از من کسى هست که عموئى چون عموى من حمزه داشته باشد که شیرخدا و شیر رسول خدا و سرور شهیدان است؟ گفتند: نه بخدا قسم، فرمود: شما را بخدا سوگند میدهم آیا در میان شما جز من کسى هست که همسرى چون همسر من فاطمه دختر محمد صلى الله علیه و آله داشته باشد، که بانوى زنان اهل بهشت است، گفتند: نه بخدا قسم، فرمود: شما را بخدا سوگند میدهم، آیا در میان شما جز من کسى هست، که دو سبط مانند دو سبط من حسن و حسین داشته باشد که دو آقا و سرور جوانان اهل بهشت میباشند؟ گفتند: نه بخدا قسم، فرمود: شما را بخدا سوگند میدهم، آیا در میان شما جز من و پیش از من کسى هست که چندین بار با رسول خدا صلى الله علیه و آله نجوى کرده باشد و پیش از نجوى صدقه داده باشد؟ گفتند: نه بخدا قسم، فرمود: شما را بخدا سوگند میدهم، آیا در میان شما جز من کسى هست که رسول خدا درباره او فرموده باشد:

من کنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه، و انصر من نصره، لیبلغ الشاهد الغائب؟ گفتند: نه بخدا قسم،... تا آخر حدیث... و این روایت را با بررسى در سند آن پیشواى "محدثین" حموینى در باب 58 در " فراید السمطین " آورده گوید: خبر داد مرا استاد و پیشوا- تاج الدین، على بن حب بن عبد الله خازن بغدادى، معروف به: ابن الساعى واو. از پیشوا، برهان الدین، ابو المظفر، ناصر بن ابى المکارم مطرزى خوارزمى، و او از اخطب خوارزم، ضیاء الدین، ابو الموید، موفق بن احمد مکى. تا آخر سند بدو طریقى که ذکر شد. و نیز این روایت را ابن حاتم شامى در " الدر النظیم " از طریق حافظ ابن مردویه بسند دیگرش آورده، که گوید: حدیث نمود، ابو المظفر، عبد الواحد بن حمد بن محمد بن شیذه مقرى و او از حدیث عبد الرزاق بن عمر طهرانى و او از ابوبکر احمد بن موسى حافظ "ابن مردویه" از ابى بکر احمد بن محمد بن ابى دام از منذر بن محمد و او از عموى خود و او از ابان بن تغلب، از عامر بن واثله روایت نموده که گفت: من در روز شورى دربان بودم و على علیه السلام در آن خانه بود "که شورى در آن تشکیل یافت"، شنیدم که آنجناب میفرمود "عین الفاظى که فوقا ذکر شد". تا آنجا که راوى گفت: على فرمود شما را بخدا سوگند میدهم آیا کسى از شما جز من هست که او را رسول خدا صلى الله علیه و آله در روز غدیر بولایت نصب فرموده باشد؟ گفتند: نه بخدا قسم.

دانشجو بازدید : 12 پنجشنبه 31 مرداد 1392 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم

زیاد بن ابى زیاد ، احمد بن حنبل در جلد 1 " مسند " ص 88 آورده، از محمد بن عبد الله، از ربیع- یعنى ابن ابى صالح اسلمى، از زیاد بن ابى زیاد که گفت: شنیدم على بن ابى طالب رضى الله عنه از مردم سوال نمود و آنها را سوگند داد باینکه هر مرد مسلمى که شنیده است از رسول خدا صلى الله علیه و آله در روز غدیر آنچه را فرموده، برخیزد، پس دوازده تن از اصحاب بدر برخاستند و شهادت دادند.

و این حدیث را حافظ هیثمى در جلد 9 " مجمع الزواید " ص 106 از طریق احمد روایت نموده و گفته که رجال آن ثقه هستند و ابن کثیر در جلد 7 البدایه " ص 348 از احمد، و حافظ محب الدین طبرى در جلد 2 " الریاض النضره " صفحه 170 و ذخایر العقبى " ص 67 روایت مزبور را ذکر نموده اند.

  زید بن ارقم انصارى- صحابى- احمد با دقت در سند از اسود بن عامر، از ابى اسرائیل، از حکم از ابى سلیمان، از زید بن ارقم روایت کرده که گفت: على علیه السلام با قید سوگند از مردم سئوال نمود که هر کس شنیده است از رسول خدا صلى الله علیه و آله که فرمود:

من کنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه برخیزد و گواهى دهد، دوازه تن از اصحاب بدر برخاستند و بان شهادت دادند و من از کسانى بودم که کتمان نمودند و در نتیجه چشم خود را از دست دادم.

و هیثمى در جلد 9 " مجمع الزواید " ص 106 از احمد و طبرانى در " الکبیر " بلفظ مذکور، این حدیث را روایت نموده اند، و طبرانى رجال آنرا مورد وثوق دانسته، و در روایتى که نزد او ضبط شده این جمله مذکور است: و على بر هر که کتمان میکرد نفرین میفرمود: و ابن مغازلى در " المناقب " آنرا از ابى الحسین على بن عمر بن عبد الله بن شوذب از پدرش از محمد بن حسین زعفرانى از احمد بن یحیى بن عبد الحمید از ابى اسرائیل، از حکم از ابى سلیمان، از زید، بلفظ مذکور روایت کرده و در آن مذکور است "از قول زید" که: من از جمله کسانى بودم که کتمان کردند، پس خداى چشمم را نابینا فرمود و على کرم الله وجهه کسى را که کتمان کند نفرین فرمود و شیخ ابراهیم وصابى آنرا در " الاکتفاء " بلفظ مذکور از طبرانى در " المعجم الکبیر " روایت نموده.

و حافظ، محب الدین طبرى در " ذخایر العقبى " ص 67 از زید روایت نموده که گفت: على علیه السلام با قید سوگند از مردم سئوال نمود که: هر کس از پیغمبر صلى الله علیه و آله در روز غدیر خم شنیده که فرمود:

من کنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، برخیزد و گواهى دهد، شانزده تن برخاستند و بان گواهى دادند، و بهمین لفظ هیثمى آنرا در " مجمع الزواید " ص 107 از طریق احمد روایت نموده و سیوطى بطوریکه در جلد 6 " کنز العمال " ص 403 بنقل از " المعجم الاوسط " طبرانى مذکور است، این حدیث را در " جمع الجوامع " آورده و در آن مذکور است: دوازده تن برخاستند و بان شهادت دادند.

منبع: الغدیر علامه امینی

دانشجو بازدید : 16 شنبه 02 دی 1391 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم

احمد بن حنبل (بزرگ اهل سنت) در مسندش به سند خود از «اسماء بنت عمیس» روایت کرده که گفت:

شنیدم رسول خدا می فرمود: « اللهم انی اقول کما قال اخی موسی اللهم اجعل بی وزیرا من اهلی علیا اخی اشدد به ...

بار خدایا من می گویم آنچه را که برادم موسی گفت: خدایا از اهل بیتم یکی را وزیر و معاون من قرار ده ، برادرم علی را وزیر من گردان و به او پشت مرا محکم کن و او را در امر رسالت با من شریک ساز.

 

طرائف،ص74، نقل از احمدبن حنبل، فضائل الصحابه، بنا به نقل احقاق الحق، ج4، ص56

درباره ما
Profile Pic
سعي بر اين است مطالبي آورده شما تا وقت گرانبهاي شما هدر نرود و در محضر خداوند سرافكنده نشويم.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • دفاع مقدس

    شهدا مظهر قدرت ایران

    آمار سایت
  • کل مطالب : 55
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 10
  • بازدید ماه : 151
  • بازدید سال : 402
  • بازدید کلی : 4,607
  • کدهای اختصاصی
    بسیجی

    امام خامنه ای: بسیجی یعنی علی که تمام وجودش برای اسلام وقف شده بود.